درباره آلبوم جدید بنیامین بهادری
قرار بود فرشید فارسیان هم در گروه بنیامین موزیک حضور داشته باشد اما به نظر می رسد سبک تنظیم های فرشید چندان با کلیت آلبوم بنیامین هماهنگ نبود و به همین خاطر است که اسم وی را در نه گروه بنیامین موزیک می بینیم و نه جزو تنظیم کنندگان آلبوم، فرشید فارسیان پیش از این در تنظیم یک قطعه به نام «خط سوم» با بنیامین همکاری داشت. قطعه ای متفاوت با تصنیف/ترانه ای متفاوت از مولانا و فرید احمدی. قطعه ای که فیدبک های مناسبی در بین طرفداران بنیامین ایجاد نکرد.
فرصت سوزی در تب و تاب بازار بی ستاره
البته این همه آن چیزی نبود که از سیروان خسروی شنیدیم. یک خبر شوک آور و سورپرایز کننده در اواخر مهرماه همگان را متحیر کرد. سایت رسمی انریکه ایگلسیاس خبر از همکاری انریکه با سیروان خسروی داد. سیروان قطعه Stay Here Tonight انریکه را با همکاری زانیار و نیما رمضان برای انریکه ریمیکس کرده است و همین روزها باید منتظر عرضه این تک آهنگ باشیم. این اولین همکاری یک تنظیم کننده مشهور ایرانی با یک خواننده برند جهانی است و راهی ست که حالا برای موسیقی پاپ نیز باز شده است. همکاری با خوانندگان مشهور در سطح بین المللی قطعاً نتایج مثبتی برای موسیقی پاپ ایران خواهد داشت.
عرضه شدن و مقام اول آوردن آهنگ های سیروان(ساعت9 / نه نرو) در رادیو هلندی funx در شنیده شدن بین المللی کارهای وی قطعاً بی تاثیر نبوده است.
در این ترانه این اثر، یک قسمت وجود دارد که شاید از ناپختگی امیر تتلو در ترانه سرایی نشات می گیرد:
الان یه سایه...جات تو خونه خالیه
کاش اینجا بودی...میدیدی دلم چه حالیه
به لحاظ وزن و قافیه شنونده دچار مشکل می شود و همین باعث شده است تتلو و کارتیو بدون تغییر دادن ترانه از تغییر دادن لفظ خواندن برای گذر از این چالش استفاده کنند.
این تغییر لفظ شاید متد جدیدی باشد که اگر حرفه ای کار بشود خیلی چیز بدی هم نیست. اعتقاد دارم بنیامین بهادری هم در ترانه "تا حالا عاشق شدی؟" خود از تغییر لفظ و ترانه استفاده کرده است:
یه مدت مدیده ها...چشام تو رو ندیده ها
پریده رنگ عشق تو....رنگ منم پریده ها
این "ها" و کمک گرفتن از "ه" قبل از آن برای خواندن صحیح در آخر بیت های ترانه سید فرید احمدی تعمدی در عین حال بسیار حرفه ای است. تغییر لفظ به معانی و نوع خواندن ضربه نزده است اما در ترانه امیر تتلو و طرز خواندن کامرون کارتیو دقیقاً آثار بی تجربگی دیده می شود و شاید اگر یک شنونده عادی باشید فکر می کنید کارتیو دارد واژه های بدی را بر زبان می آورد!
پی نوشت ها:
# در همین برهه زمانی هم که برای وبلاگم مطلبی ننوشتم، شکل پنل میهن بلاگ خیلی فرق کرد و متاسفانه بدتر از قبل شد! امیدوارم مسئولان میهن بلاگ رسیدگی کنند!!
# هیچ دقت کرده اید در سایت های دانلود موسیقی از میان شاید 100آهنگ که برای دانلود گذاشته می شود به تعداد انگشتان یک دست هم آهنگ و موسیقی و ترانه خوب وجود ندارد؟
امید محمودزاده ابراهیمی: تیرماه به اتمام رسید اما نه از آلبوم بنیامین بهادری خبری شد و نه از آلبوم گروه آریان. میان این همه بی خبری و تاخیر؛ عرضه 3 تک آهنگ جدید از بنیامین بهادری نفس تازه ای به سایت های دانلود موسیقی داد. هنوز مشخص نیست که این تک آهنگ ها آیا با اجازه شخص بنیامین و با اعمال نظر محسن رجب پور منتشر شده اند یا نه اما آنطور که به نظر می رسد این تک آهنگ ها(غیر از یکی از آنها) از قطعات موسیقی آلبوم 91 بنیامین بهادری هستند و به نظر می رسد این بار به جای دموی آلبوم قرار است چند تک ترانه از داخل آلبوم، واکنش های مخاطبان بنیامین را محک بزنند.
بیا برگردیم به برگشتن می ارزه
گویی دوباره تیم 3نفره بنیامین،فرید،نیما به روزهای اوج خود بازگشته اند. ملودی های بنیامین که در آلبوم 85 پیوند عمیقی با تنظیم های نیما وارسته داشتند این بار هم به همان میزان با یکدیگر آمیخته اند.
بنیامین در این 3 تک ترانه نشان داد که پیوند عمیق تری با سبک آلبوم 85 اش دارد و کمتر به آلبوم 88 نزدیک است. آهنگ ها همچنان آرام شروع می شوند و این صدای بنیامین است که روی ملودی جلو می رود. وجه مشترک همه ترانه های بنیامین همچنان "عشق" است. عشقی که در 85 سر به زیر بود و آسمانی در 88 زمینی تر شد و حالا به نظر می رسد بیشتر با خاطرات دارد بازی می کند. ترس از جدایی دارد و بزرگ تر شده است اما همچنان عشق است.عشقی که همچنان تمنای معشوق را دارد.
تلویزیون و صدای بنیامین
اولین بار صدای بنیامین بهادری در گزارشی از کامران نجف زاده در ایام عاشورا،سال 1384 شنیده شد. البته نه صدای او از آلبوم 85(که هنوز منتشر نشده بود) بلکه آلبومی و ترانه هایی به اسم وی که درباره عاشورا و محرم بود.(بوی محرمش میاد،خیمه و پرچمش میاد) آلبومی که بنیامین هیچ گاه آن را آلبوم خود ندانست اما همگان آن را آلبوم مذهبی بنیامین خواندند و گوش کردند. بارها و بارها تلویزیون ایران با حضور ستاره های موسیقی و سینما در ویژه برنامه ها و برنامه های تلویزیونی مخالفت کرده بود اما نوروز 86 بنیامین به شبکه تهران آمد اما باز هم پخش ترانه های آلبوم 85 وی از تلویزیون ممنوع بود و صرفاً به پخش یک ترانه از آلبوم مذهبی وی کفایت شد. حضور رضا صادقی،محسن یگانه،بابک جهانبخش و بعدها اجرای تیتراژ سریال ساختمان پزشکان توسط سیروان خسروی این نکته را به اذهان متبادر کرد که تلویزیون دیگر با حضور ستاره ها در برنامه هایش مشکلی ندارد.
ویژه برنامه عیدانه شبکه های تلویزیون ایران در نوروز 1391 بیش از پیش نشان داد که تلویزیون تصمیم گرفته است به هر نحوی برای جذب مخاطب پا روی خط قرمزهای قبلی خود بگذارد.
ویژه برنامه ماه عسل که مخصوص شب های ماه رمضان است و از شبکه سوم سیما پخش می شود امسال تصمیم گرفت اجرای تیتراژ خود را به بنیامین بهادری بسپارد. ماه عسلی که اولین تیتراژ خود را چند سال قبل با محسن یگانه شروع کرده بود. "گریه در ماه" نام ترانه ای ست که قرار است هرشب در تیتراژ این برنامه پخش شود و اولین پیوند بنیامین و تلویزیون لقب بگیرد.
ترانه های آقای عاشق
فرید احمدی هنوز سبک قصه گویی ترانه هایش+بازی با کلماتی که فقط وی طلایه دار آن تا به حال بوده است را حفظ کرده است.
"تا حالا عاشق شدی" یک جورهایی سبک قصه گویی،مداحی و دیالوگ با مخاطب آلبوم را یکجا با هم دارد. فرید در این ترانه قصه مردی را تعریف می کند که دارد با شخص سومی(مخاطب) درباره عشق درد و دل می کند. اما در میانه ترانه انگار سر می چرخاند و برای عشق خود سوگواری می کند البته نه سوگواری غمگین بلکه سوگواری عاشقانه که بنیامین با هنرمندی به اجرا درآورده است.
ترانه "گریه در ماه" فرید را هم باید دنباله روی سبک "گل یاس" وی دانست. ترانه ای در وصف روزها و شب های ماه رمضان که عاشق دارد این بار با عشق آسمانی خود گفتگو می کند و هوای گریه دارد. بنیامین با صدای خود نشان داد در خواندن ترانه های مذهبی نه تنها دست کمی از احسان خواجه امیری ندارد بلکه می تواند مذهبی خوان شماره یک این سبک ترانه ها و آهنگ ها باشد. گرچه مقایسه احسان و بنیامین چندان درست نیست. صدای احسان خواجه امیری تلفیق سبک سنتی و پاپ است در حالی که بنیامین فقط و فقط پاپ خوان است.
ترانه "آشوب" هم به رغم اسم خود، آشوب بیرونی ندارد و بیشتر بیانگر آشوب درونی عاشق است. آشوبی متاثر از جدایی نابهنگامی که قرار است اتفاق بیفتد. البته در تنظیم این آهنگ واقعاً کمی آشوب حس می شود!
و اما تنظیم ...
تنظیم های نیما وارسته برخلاف آنچه تصور میشد کاملا فرق کرده اند و نیما کاملا توانسته سبک تنظیم خود را به روز کند و دیگر خبری از تنظیم ها و سمپل های تکراری نباشد. حضور علی منصوری و فرشاد فارسیان هم گویی بی تاثیر نیست ولی این حضور با عرضه آلبوم 91 مشخص خواهد شد. اما آنچه که این 3تک ترانه به مخاطب نشان می دهند؛ نوید یک آلبوم خوب دیگر با همکاری نیما،فرید و بنیامین است.
ترانه های آشوب و تا حالا عاشق شدی یکدستی خوبی در تنظیم دارند. گریه در ماه هم که قطعه ای مذهبی شناخته می شود تنظیم هوشمندانه ای دارد. این قطعه اصلا ریتم نمی گیرد و به خواننده اجازه می دهد خواندن؛ریتم آهنگ باشد.
پی نوشت:
(1) چند وقت پیش تک ترانه ای به اسم "رادیو" از بنیامین منتشر شد که پر از بازی با کلمات بود. این بازی با کلمات آنقدر زیاد شده بود که آهنگ میان کلمات گم شد! قصد بنیامین از خواندن این قطعه را اصلا نفهمیدم. شاید قرار بود "ترانه واژه" ای دیگر متولد شود اما این اتفاق نیفتاد.
(2) فرید احمدی همچنان به "دنیا دیگه مثل تو نداره" تلنگر می زند. ترانه تا حالا عاشق شدی را دقیق گوش کنید! این دومین بار که فرید در ترانه هایش از "دنیا دیگه مثل تو نداره" یاد می کند. خیلی حرفه ای و استادانه
ماجراجویی را دوست دارم!
موسیقی ما – آرتین ولی الهی: وقتی در اوج قرار بگیری، حاشیه دار هم می شوی؛ حتی اگر از آن فراری باشی و سرت فقط به کار خودت گرم باشد. حال اگر در چند زمینه و به بهانه های مختلف در کانون توجهات قرار بگیری، این مسئله جدی تر می شود. اما مهم این است که علی رغم وجود حواشی، با انگیزه و مصمم به کارت ادامه دهی؛ درست مثل سیروان.عصر یکی از روزهای گرم خردادماه، با «سیروان خسروی» که علاوه بر محبوبیتش در خوانندگی، یکی از بهترین و البته گرانترین تنظیم کننده های سالهای اخیر هم هست، به گفت و گو نشستم. همانطور که پیش بینی می کردم، حاصل هم نشینی با او، گفت و گویی جذاب و شاید هم جنجالی شد.
سیروان خسروی دو آلبوم و چند تک آهنگ موفق منتشر کرده، چند کنسرت خوب داشته و چندین قطعه برای دیگران ساخته که با استقبال مواجه شده است. می خواهم بگویم سیروان حسابی گل کرده. فکر می کنید این یک تبِ گذرا و مقطعی است، یا اینکه همینطور در اوج خواهید ماند؟
آنچه برای من پیش آمده، پله پله بوده است. فکر می کنم 5 سال است که به عنوان تنظیم کننده در این جایگاه هستم. به عنوان خواننده هم اولین آلبومم سال 1384 منتشر شده و آلبوم بعدی هم حدوداً 4 سال پس از آن. مدت زیادی است که من مشغول کار هستم. فاصله ی بین آلبومهایم هم کم نبوده که بگوییم همینجوری برای رفع تکلیف کاری کرده باشم. بنابر این اگر هم اتفاقی افتاده، خودم تصور نمی کنم که تب باشد، البته آنقدر هم داغ نیست که اسمش را تب بگذاریم!
شکست نفسی می کنید! الان «سیروانیسم» به راه افتاده! کلی سیروان تقلبی داریم.
در تنظیم شاید اینطور باشد. متأسفانه یا خوشبختانه سه-چهار سال است که در بسیاری از آهنگهایی که می شنوم، کاملاً می فهمم که کجای آنها از کارهای من کپی یا تقلید شده است.
منبع : موسیقی ما
آلبوم سوم بنیامین بهادری در تیرماه سال جاری با عنوان 91 با تعداد قطعاتی که اعلام نشده است به بازارها عرضه خواهد شد. این اولین بار است که از آلبوم بنیامین خبرهای کمی به بیرون درز می کند. بنیامین سه سال پس از 88 (آلبوم دوم اش) تصمیم به عرضه آلبومی گرفته است که مشخص نیست این بار وظیفه مهم و تاثیرگذار «تنظیم» بر عهده کیست؟ فرشاد فارسیان؟ نیما وارسته؟
آنچه که تاکنون مشخص شده است این است که این بار یک نفر تنظیم کلیه قطعات بنیامین را بر عهده ندارد و دو یا سه نفر این وظیفه را بر عهده خواهند داشت.
از راست:
نیما وارسته،بنیامین بهادری و سید فرید احمدی
بازآمدم،بازآمدم ...
نیما وارسته پس از آلبوم اول بنیامین بهادری یعنی 85 از تیم کاری وی کناره گیری کرد. علت این کناره گیری و عدم همکاری با بنیامین هیچگاه از خبرها بیرون نیامد. نیما جدا شد و پیام شمس جایگزین وی در آلبوم 88 گردید. نیما پس از جدایی از تیم بنیامین همکاری با حمید عسگری را آغاز کرد و کما2 با تنظیم هایی از نیما وارسته به بازار عرضه شد. آلبومی که بسیار مورد انتقاد صاحب نظران و مخاطبان کارهای حمید عسگری قرار گرفت. تنظیم های بی روح و گاه کپی شده از روی بیس کارهای بنیامین در کنار ملودی های کم جان حمید عسگری نهایناً شکست آلبوم کما2 را رقم زد. آلبومی که انتظار بیشتری از آن می رفت. حالا نیما وارسته دوباره به تیم بنیامین بازگشته است. او در این مدت همکاری اش را با ترانه شرقی قطع نکرد و شاید بتوان گفت این محسن رجب پور بود که نیما را دوباره به تیم بنیامین بازگرداند.
بازگشت به نقطه صفر؟!
نیما وارسته سبک خودش را در تنظیم دارد. تا به حال خیلی سعی نکرده که سبک اش را عوض یا آپدیت یا تغییر دهد. هرجا تنظیم هایی شبیه به تنظیم های آهنگ های آلبوم اول بنیامین شنیدید شک نکنید نیما وارسته پشت کار ایستاده است. حالا با بازگشت نیما وارسته به تیم بنیامین خیلی نباید امیدوارم باشیم که نیما در آلبوم جدید بنیامین سبک جدیدی را در تنظیم هایش پایه ریزی کرده است. مطمئناً آهنگ هایی خواهید شنید با حال و هوای آلبوم اول بنیامین. قضاوت زود است اما باید گفت این یک بازگشت به نقطه صفر است مگر اینکه هوشمندی بنیامین وی را از کلیشه شدن نجات دهد.
آلبوم بنیامین بهادری قرار است بعد از آلبوم گروه آریان با حفظ یک فاصله زمانی منتشر شود. محسن رجب پور هفته سوم تیرماه را وعده داده است اما قواعد بازار شاید انتشار این آلبوم را عقب بیاندازد.
آیا بنیامین باز هم تجارب موفق قبلی اش را تکرار می کند؟
پی نوشت:
این مطلب را تقدیم می کنیم به علی رحیمی کناری ...
خیلی از شما شاید آهنگ جدید جنیفر لوپز به نام On The Floor یا ترجمه آن یعنی «ما روی صحنه هستیم» را شنیدهاید. این قطعه چند هفتهای میشود که از کانالهای مختلف پخش میشود و بسیار هم پرطرفدار است و یک جورهایی بازگشت طوفانی جنیفر لوپز پس از یک مدت دوری او از موسیقی، محسوب میشود. در این قطعه پیت بال هم جنیفر را همراهی میکند. رپ خوانی که تا قبل از این با کلیپها و آلبوم آنچنانیاش شناخته شده بود.
موسیقی قطعه ما روی صحنه هستیم بسیار آشناست. بله این قطعه از ملودی معروف «Lambada» استفاده کرده است اما شعر متفاوتی روی آن خوانده شده است. به نظر میرسد در تنظیم و ملودی قطعه ما روی صحنه هستیم حساسیت بسیاری خرج شده است تا این ملودی معروف غربی ضربه نخورد و آنطور هم به نظر میرسد (نظر به استقبال از این قطعه در سراسر جهان و حتی خوده ما ایرانیها) این ملودی همچنان جذابیت خود را حفظ کرده است. احتمالا جنیفر لوپز و کمپانی پخش کننده آهنگ هم امتیاز استفاده از این ملودی را خریدهاند چون قانون کپی رایت اجازه نمیدهد شما بدون اجازه صاحب اثر از یک ملودی کپی برداری کنید خصوصا ملودی معروفی مثل لامبادا.
غرض از این نگارش این مطلب مقایسه دو اتفاق بود؛
بنیامین بهادری در نوروز ۱۳۸۹ قطعه بوی عیدی که برداشتی از قطعه بوی عیدی معروف فرهاد مهراد بود را به بازار عرضه کرد. ملودی همان ملودی بود و فقط ترانه کار طبق نظر فرید احمدی تغییر کرده بود. دقیقا به مانند قطعه جدید جنیفر لوپز که روی همان ملودی معروف راه میرود اما ترانهاش متفاوت است.
اینکه حق کپی رایت قطعه بوی عیدی پرداخت شده است یا نه یا اجازه گرفته شده یا نه را نمیدانم و احتمال هم نمیدهم که این اتفاق افتاده است چون قانون کپی رایت در ایران معنای خاصی ندارد. گرچه ما از بنیامین این انتظار را داریم که این کار را انجام دهد اما به صورت قطعی نمیتوان گفت که این اتفاق افتاده یا خیر. فکر میکنم اتفاق مهمتر این است که قطعه کپی شده از قطعه اصلی چقدر مخاطب پیدا کرده و چقدر توانسته همان حال و هوا را حفظ کند. درباره قطعه «ما روی صحنه هستیم» و «لامبادا» خیلی نمیتوان نظر داد چون ما آنجا نیستیم که ببینیم چقدر این قطعه طرفدار دارد و شاید باشند کسانی که از این کار جنیفر لوپز و استفاده او از قطعه لامبادا ناراحت شده باشند و در صورتی دیگر عدهای باشند که این کار وی را تایید کنند. ما ایرانیها چون دوریم و در جو آنجا نیستیم فقط از روی ریتم آهنگ میتوانیم بگوییم که خوب است و مشکلی ندارد.
اما؛
ملودی فرهاد و قیاس آن با قطعه بوی عیدی... به نظر میرسد هردو از لحاظ ملودی مشکلی نداشته باشند اما این تغییر شعر چندان به مذاق شنوندگان موسیقی خوش نیامده است. گرچه این کار، کار نویی بود و همچنین بسیار خطرناک اما در این تجربه بنیامین ایدهآل ذهن مخاطبانش نبود. خیلیها منتقد کار او شدند و عدهای هم این کار را توهین به فرهاد مهراد و کار جاودانهاش دانستند. در این متن قضاوت نمیکنیم و فقط قصد از مقایسه این دو ترانه داشتیم که در شرایط تقریبا یکسانی هستند؛ «استفاده از ملودی یکسان و تغییر ترانه»
نظر شما چیست؟
***
بنیامین بهادری هیچ وقت یک خواننده عادی نبوده است. کارهایش همیشه پر سر و صدا بودند. چه از "بوی محرمش میاد" و آلبوم 85 و 88 اش تا همین "خط سوم" که حرف و حدیث های بسیاری ایجاد کرد.
او در این چندساله ثابت کرده است که هیچ وقت بی محابا دست به کار نبرده است و قطعا هدفی از کارش داشته است. او در آلبوم اولش چندین قطعه متفاوت را در آلبوم خود گنجاند که هرکدام یک نوگرایی در موسیقی پاپ محسوب می شدند. در آلبوم 88 هم او به گفته خودش؛ قصه ای از ابتدا تا به انتها تعریف کرد و 17 قطعه که 5 قطعه یک و نیم دقیقه را شامل میشد و دارای Intro و Ending بود را در آلبوم 88 منتشر کرد. خیلی ها اعتقاد دارند که پس از آلبوم 88 بنیامین یک روند ثابت را در پیش گرفت و نتوانست در عرصه موسیقی یکه تازی کند اما ارائه تک آهنگ های متفاوت از بنیامین(جدا از بحث کیفیت آنها) این تلاش و تفکر بنیامین را می رساند که همچنان دوست دارد کارهای متفاوتش را حتی اگر موقعیت او را در موسیقی پاپ به لرزه بیاندازد؛ به گوش مخاطبانش برساند.آری او بنیامین است. کسی که اعتقاد دارد هرکار جدید باید اولین کار باشد. متفاوت و نو و به تعبیر دیگر جریان ساز.
اما خط سوم جریان ساز است؟ آیا بنیامین بهادری با ارائه دو تک اهنگ نوروزی یعنی "بوی عیدی" در نوروز89 و "خط سوم" در نوروز90 قصد داشته و دارد که جریان ایجاد کند یا صرفا برای محک زدن سلیقه مخاطبانش اقدام به عرضه این تک آهنگ ها کرده است؟ نقش فرید احمدی در این میان چقدر پررنگ است؟ برخلاف نوشتار قبلی ام در همین جا گویی فرید احمدی در "خط سوم" هم نقش دارد. به مانند بوی عیدی که فرید احمدی تغییراتی در اصل شعر داده بود اینبار در خط سوم او به نوعی ربط دهنده مثنوی های مولانا است. پس خط سوم یک تصنیف ترانه است که بنیامین با همه خطرهای یاد شده اقدام به انتشار آن کرد.
خط سوم قطعا یک قطعه پرطرفدار نیست خصوصا آنکه در تنظیم آن کمی بی دقتی وجود دارد و در طول قطعه گاهی زدگی مخاطب را به همراه دارد. بنیامین بهادری تاکنون قطعه ای با سبک خط سوم در کارنامه خود نداشت و همه او را یک ترانه خوان می دانستند تا مثنوی خوان. البته شاید به شکلی دیگر باید خط سوم را با ترانه واژه در آلبوم 85 مقایسه کنیم که جنس متفاوتی از ترانه و تنظیم و ملودی را تجربه می کرد. خط سوم به ترانه واژه کم شبیه نیست اما جذابیت های ترانه واژه قطعا بیشتر از خط سوم است. دلیل آن را هم می توان در قرارگیری ترانه واژه در آلبوم دانست و نه به صورت یک تک آهنگ.تنظیم ترانه واژه هم با وجود تمام سختی هایش بهتر از خط سوم درآمده است.
به نظر می رسد بنیامین باید در ارائه تک آهنگ هایش تجدیدنظر اساسی انجام بدهد. کار روی مثنوی مولانا جذاب و متفاوت است اما به هر حال امضای بنیامین پای کار است. گرچه همگان می دانند که او در آلبومش چنین قطعاتی را کار نخواهد کرد اما به هر حال بنیامین در ارائه کارهای متفاوتش باید دقت بیشتری به خرج دهد.
پینوشت یک:
به نظر می رسد نبود یک تنظیم کننده قوی در کنار بنیامین تقریبا دارد به یک معضل تبدیل می شود. علی منصوری قطعه بوی عیدی را تنظیم کرد و فرشاد فارسیان قطعه خط سوم. هر دوی کار تنظیم متوسطی داشتند. شاید واقعا بنیامین به تنظیم حساسیت زیادی ندارد.
آخرین پست ها